سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون دهقانان انبار هنگام رفتن امام به شام او را دیدند ، براى وى پیاده شدند و پیشاپیش دویدند . فرمود : ] این چه کار بود که کردید ؟ [ گفتند : عادتى است که داریم و بدان امیران خود را بزرگ مى‏شماریم . فرمود : ] به خدا که امیران شما از این کار سودى نبردند ، و شما در دنیایتان خود را بدان به رنج مى‏افکنید و در آخرتتان بدبخت مى‏گردید . و چه زیانبار است رنجى که کیفر در پى آن است ، و چه سودمند است آسایشى که با آن از آتش امان است . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 36  بازدید دیروز: 1   کل بازدیدها: 55412
 
ایزو ندارد...
 
و اینجا نقطه آخرین ها است شاید...
نویسنده: پلک(شنبه 86/12/11 ساعت 4:16 عصر)
بسم الله
...
می ترسم...
می ترسم از آنکه بگویمت آن راز دل... بگویمت از این همه ترس...بگویمت تا بدانی این روزها شاید تمام آخرین های ما باشد...
کاش میشد...
و شاید این آخرین نقطه های این وصیت من است...میسپارمتان به یکدیگر...
و کاش عمق بغض هایم را خواندن می دانستی...
...

نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ماهیِ قرمزِ محتضر ِمن
و تو می خواستی...
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
نفسی نیست
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| مطالب بایگانی شده ||
یک قلم تنهایی
یک قلم تنهایی
برای او
به پرنده...

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
ایزو ندارد...
پلک

|| لوگوی وبلاگ من ||
ایزو ندارد...

|| لینک دوستان من ||
کاظم عابدی
حسن اجرایی

|| لوگوی دوستان من ||






|| اوقات شرعی ||


|| آهنگ وبلاگ من ||


|| وضعیت من در یاهو ||
یــــاهـو